این مدتی که نبودم عذر تقصیر دارم آمدیم منزل خودمان شبکه قطع بود تا امروز که وصل شد امیدوارم دوستان خوبم ازم بگذرن آبجی کوچیک زائر کربلا شدی شب قدری که با هم رفتیم حرم آقا علی ابن موسی الرضا یادت چقدر آقا زود جوابت را داد راستی از اینکه نفر اول المپیاد شدی بهت تبریک میگم امیدوارم آن دل کوچولوت برای آبجی بزرگه در جوار حرم آقام حسین کربلایی شدن را بخواد .

خدایا تا حالا به چیزایی که بهم داده بودی انقدر احساس دلبستگی نکرده بودم خدایا به هر چی دل بستم ازم گرفتی نمیدونم چرا ؟ولی هیچ کارت بی حکمت نیست ...

ولی خوشحالم از اینکه تسبیحم بهم برگشت از غرب که برگشتم گمش کرده بودم ولی درست تو محرم پیدا شد خدایا ازت ممنونم آرام گرفتم حس کردم هنوز دوستم داری پشتمو خالی نکردی شاید خدا نمی خواد من داداش داشته باشم تا شاید دل زینب نسوزه...

محمد مهدی خاله یادت نره برای خاله دعا کنی دانه دانه اشکام بدرقه راهتان بازم با آن چشات به خاله التماس میکنی که بغلت کنه و از شیطونیات چشم بپوشه قربون آن دستای کوچولوت بشم که قرار حرم آقام حسین را زیارت کنه فدای آن قلب کوچولوت که قرار آقام را حس کنه محمد مهدی خاله برام بمون برای دلتنگیام برای شاد شدنم که وقتی تو را میبینه همه چی یادش میره بعضی وقتها پیش خودم میگم آخه آن چی بود که وقتی چشمم به خانه ات افتاد ازت خواستم که اینطوری باید امتحان پس بدم شاید آن موقعها خیلی به دنیا وابسته نشده بودم...

امیدوارم به سلامتی بر گردین چون طاقت از دست دادن شما ها را دیگه ندارم ولی بازم دلم به دل تو گرم خدا خدا خدا.